آن کسى که نداى تفرقهى بین شیعه و سنى را سر میدهد و به بهانهى مذهب، میخواهد وحدت ملى را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند.
گاهى بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند…
افرادی را هم از بین شیعیان میشناسیم که فقط مسئله شان مسئله ی نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند به مقدسات اهل سنت اهانت میکند،
عرض میکنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است…
یعنى هیچکس نباید خیال کند که اهلبیت پیغمبر مخصوص و متعلق به شیعهاند؛ نه، مال همهى دنیاى اسلامند. چه کسى است که فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها) را قبول نداشته باشد؟ چه کسى است که حسنین (علیهماالسّلام) سیّدا شباب اهل الجنّة را قبول نداشته باشد؟ چه کسى است که ائمهى بزرگوار شیعه را قبول نداشته باشد؟ حالا یکى او را امام و واجبالاطاعه و مفروضالطاعه میداند، یکى نمیداند؛ اما قبولشان دارند. اینها حقایقى است، باید اینها را فهمید، باید اینها را نهادینه کرد. بعضى البته این را نمیفهمند، متحرک به تحریک دشمن میشوند. در حالى که خیال میکنند که کار درست را انجام میدهند. «قل هل ننبّئکم بالاخسرین اعمالا. الّذین ضلّ سعیهم فى الحیاة الدّنیا و هم یحسبون انّهم یحسنون صنعا»؛(۱۳) خیال میکنند کار خوب میکنند، غافل از اینکه دارند براى دشمن کار میکنند. این خصوصیتِ زمان ماست.
در جلسات نباید کینهورزىهاى مذهبى را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کردهایم؛ بعضى حاضر نیستند [گوش کنند]. شما اگر بخواهید آن کسى را که موافق مذهب شما نیست و عقیدهى حقّ شما را قبول ندارد هدایت کنید، چه کار میکنید؟ اوّل شروع میکنید به مقدّسات او بدگویى کردن و دشنام دادن؟؟؟ اینکه بکلّى او را از شما دور خواهد کرد و امید هدایت او را به صفر خواهد رساند.